نمیدونم شما تا حالا کتاب غیر درسی خوندین یا نه؟ باید اعتراف کنم که کار خیلی سختیه. همزمان آدم باید بخونه و بفهمه حتی بعضی اوقات جواب بده. اما کتابای درسی می خونی فردا جواب میدی. شبش هم مجبور نیستی بفهمی. کلا یه سوال بزرگ برام به وجود اومده. ادم باید چجوری فکر کنه؟ شما وقتی فکر میکنید چشماتون کدوم طرفو نگاه میکنه؟
اخه این چه کتاب خوداموزیه. با هزارتا اموزگارم حل نمیشه.
برگشته میگه شواهدی میخاهیم باور کنیم ادمهای خوبی هستیم.
اخه من اینهمه شاهد از کجا بیارم؟
میگه اینکه از زندگی چه میخواهیم کمکمان میکند به نیاز من مهم هستم.
آخه یکی نیست بگه تو از کجا میدونی همچین کمکی میکنه؟
وای خدا چقد از این جمله بدم میاد.
به اینده فکر کنید.
از این جمله فقط به کنیدشو میفهمم. اینده چیه فکر چیه.
ورداشته پنج عنصر اصلی هدفو میگه بگو اخرش چی میگه
هدف اغلب در شکلها و قالبهای غیرمنتظره ظاهر میشود.
اخه .... اگه غیر منتظره می پره جلو چی از جون ما میخای؟
بعد این همه چالش میگه هدف یک وضعیت ساکن نیست که بتوانیم آن را حفظ کنیم.
اینجا واقعا باید فحش داد. چون اینهمه جون کندیم پیداش کنیم که پیداش نکردیم تازه میگه ساکن نیست در میره.
چرا صبح ها سر از خواب بیدار میکنید؟ پس چه غلطی بکنیم؟ والا ما میخایم بخابیم تلفن زنگ میزنه. زخم بستر میگیریم.
همش حرفای نامفهوم : هدف به زندگی معنی میدهد. اخه کدوم زندگی؟ اخه اون هدف تو زندگی من چیکارمیکنه؟
من میرم فوق شرکت کنم اصلا.
امیدوارم منتظر نباشی نظر بدیم به این ارا......
از من یکی که بر نمیاد
نویسنده ی این کتاب کی بوده؟