| بالاخره یه کافی نت تو این آبادی پیدا کردم که پنج دقیقه مونده ساعت کارش تموم شه.|
بچه که بودم یه حباب کوچولو داشتم که وقتی تکونش میدادم انگار توش برف میومد. هر دفعه بیشتر و بیشتر تکونش میدادم تا دیرتر بارشش تموم شه و بیشتر حال کنم. ولی زیاد فرقی نداشت. تا اینکه شکست. انقدر ناراحت شدم که هنوزم یادمه.
امروز خونسار برف اومد. رفتم وسط باغ نگاه کردم.
اولین بار بدون اینکه بترسم سرما بخورم.
خیلی آروم و قشنگ میومد پایین. یک لحظه اون حباب اومد جلوی چشمم. تو دلم گفتم وااای مثل اونه...
هه
انگار یه چیزی افتاد تو محفظه ی خالی پشت صورتم. تا حالا همه چیزایی که زیبا میدیدم یه حباب شکستنی بوده. یه زیبایی مصنوعی با عمر کوتاه که با نبودنش غم عالم به دلم میشست.
اما این خود برف بود که از آسمون میومد. وقتی هم که تموم شد ناراحت نبودم. چون همه جا سفید بود.
وقتی هم که آب شد ناراحت نبودم. چون هنوز همه جا قشنگ بود.
6.419753033719995.32750931492سلام
با مطلب جدید آپم بیا
کار در منزل برای خانمها
منتظرتم بای
به نام خدا
سلام. با احترام دعوتید به دوسوی هنر
پاسخ معما
یا حق
این یعنی درک زیبایی! نوشته ی نوستالژیک شما برام لذت بخش و ارزشمند بود چون یه جورایی حس خاطرات قشنگ بچگی م زنده شد!
چه خوشگل شدی امشب.
من یکی از همونا دارم..
مسعودواسم خریده.
خیلی دوسش دارم..دوست تر داشتم اگه توش برف بود نه پولکهای رنگی..
همه چیز دنیا تموم شدنیه
به خاطر همین نباید دل بست
راستی من تا حالا از این حبابا نداشتم
تا الانم دوست دارم داشته باشم
ولی نمیدونم چرا دوست ندارم خودم بخرم
دوست دارم یکی برام بخره
سلام... عیدت مبارک
امید وارم تو سال جدید این خونه جدید مبارکت باشه و دیگه هم سوسک نداشته باشه
محفظه ی خالی پشت صورتم.....
حالا درست بگرد؛ شاید یه چیزایی توش پیدا بشه...
خاطره حباب یاداور خاطرات بچگی شد که خیلی جالب بود دمت گرم . عکس فوق العاده باحال و زیبا بود . من امیدوارم زیباییها هیچوقت تموم نشن و همیشه باشن
عکس زیبا و هنری! بلیا! قشنگ بود. این بلیا یعنی همون بله منتهی با تاکید بیشتر به سبک زربی غلام مختار!